سلام وصلوات خدا بر محمد و آل محمد
در سال ۱۳۶۵ برادرم بزرگم غلامرضا امینی مریضی داشت { تشنجی بود} وهمیشه قرص فلوکستین و استاز ولامید میخورد تا اینکه سال ۱۳۶۵ با فامیل و خانواده رفتیم به زیارت حضرت شاه پسرمرد....و آن روز ما همگی از پائین پیاده می رفتیم به بالای گردنه که یک لحظه غلامرضا تشنج گرفت وبیهوش آفتاد به روی زمین و غلامرضا را بردند به حرم حضرت شاه پسرمرد و مادرم صدای حضرت شاه پسرمرد زد وگفت ای شاه پسرمرد من قرص پسرم را بیرون می ریزم و دیگه قرص به پسرم نمی دهم خلاصه ۱ ساعت بعد غلامرضا به هوش آمد و از سال ۱۳۶۵ تا اکنون دیگه داداشم اصلا تشنجی نشد .
09179711321
برای سلامتی وخوشنودی آقا امام زمان صلوات